اسراییل و امریکا، منتقد هم، اما هماهنگ
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۹۲۱۴۴
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده امریکا، روز گذشته در آخرین مقصد سفرش به منطقه بعد از دیدار با مقامهای مصر و اسراییل، با مقامهای تشکیلات خودگردان فلسطین دیدار و گفتگو کرد.
به گزارش اعتماد، وزیر خارجه امریکا، بلافاصله بعد از رییس آژانس اطلاعات مرکزی امریکا (CIA)، ویلیام برنز و جیک سولیوان، مشاور امنیت ملی رییسجمهور امریکا به سرزمینهای اشغالی سفر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علاوه بر اینها، موضوع اقدامهای افراطی کابینه جدید اسراییل، از جمله تلاشها برای کاهش اختیارات نهادهای قضایی این رژیم، با انتقادهایی از سوی متحدان امریکایی اسراییل مواجه شده است. بلینکن در اسراییل با همتای خود الی کوهن، نخستوزیر بنیامین نتانیاهو، رییسجمهور اسحاق هرتزوگ، وزیر جنگ، یوآو گالانت و رهبر اپوزیسیون، یاییر لاپید دیدار و گفتگو کرد. با این حال این مقام ارشد امریکایی، مانند هیاتهای قبلی امریکا که به اسراییل سفر کرده بودند از دیدار با شخصیتهای افراطی شناختهشده در کابینه نتانیاهو خودداری کرد.
ایران دستور کار اصلی سفر بلینکندر سفر بلینکن به منطقه، یکی از اصلیترین دستورکارها، موضوع ایران بود. وزیر خارجه امریکا در نشست خبری مشترک با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل با تکرار ادعاهای واهی علیه ایران گفت: «ما توافق داریم که ایران هرگز نباید به سلاح هستهای دست پیدا کند. در خصوص تعمیق همکاریها برای مواجهه با اقدامهای بیثباتکننده ایران در منطقه و فراتر از آن، گفتگو کردیم. همانگونه که برای مدت طولانی ایران از تروریستها برای حمله به اسراییل و دیگران حمایت کرده است، اکنون هم پهپادهایی را در اختیار روسیه قرار میدهد که با آن شهروندان غیرنظامی بیگناه اوکراینی کشته میشوند. در عوض، روسیه هم سلاحهای پیچیده در اختیار ایران میگذارد. این یک مسیر دو طرفه است.»
بلینکن همچنین تاکید کرد که امریکا به شکل بیوقفه برای توسعه توافقهای موسوم به ابراهیم برای عادیسازی روابط اسراییل با کشورهای عربی تلاش میکند. امری که به گفته وزیر خارجه امریکا باعث «ادغام» هر چه بیشتر اسراییل در منطقه میشود. پولیتیکو مینویسد که امریکا امیدوار است تا با «ادغام» اسراییل در منطقه، یک بلوک عربی- اسراییلی قدرتمند علیه ایران در منطقه ایجاد کند. بلینکن در عین حال تاکید کرد که تلاشها برای عادیسازی روابط اسراییل با کشورهای عربی، به هیچوجه جایگزین پیشرفت گفتگو میان اسراییل و فلسطین نیست.
تعهد امریکا به حمایت از امنیت اسراییلروز دوشنبه در نشست خبری مشترک وزیر خارجه ایالات متحده امریکا با نخستوزیر اسراییل، بنیامین نتانیاهو هیچ به درگیریهای اخیر در کرانه باختری رود اردن که باعث کشته شدن چندین فلسطینی شد، اشارهای نکرد.
آنتونی بلینکن، بدون اشاره مستقیم به کشتار فلسطینیها توسط نظامیان اسراییلی در بدو ورود به اسراییل گفت: «مسوولیت همه طرفها است که به جای شعلهورتر کردن تنشها، آنها را کاهش دهند.» بلینکن هم بدون اشاره به ۱۰ فلسطینی که هفته گذشته توسط نظامیان اسراییلی در کرانه باختری شهید شدند، به کشته شدن تعدادی از اسراییلیها در عملیات تلافیجویانه فلسطینیان اشاره کرد.
بهرغم اشاره بلینکن به استمرار حمایت امریکا از تشکیل راهحل دو دولتی برای مناقشه فلسطین، نتانیاهو هیچ اشارهای به این موضوع نکرد. دولت جدید اسراییل اساسا هدفگذاری برای موجودیت یک حکومت فلسطینی را مسکوت گذاشته است. بلینکن در سخنانش بر تعهد پولادین امریکا از امنیت اسراییل تاکید کرد.
وی گفت: «این تعهد با سابقه حمایت ۷۵ساله امریکا قابل اثبات است.» بلینکن به صورت تلویحی به انتقادها از کابینه جدید اسراییل هم اشاره کرد. او تاکید کرد اسراییل و ایالات متحده امریکا ایدهآلهای مشترکی دارند که شامل «حمایت ما از نهادها و اصول اساسی دموکراتیک از جمله رعایت حقوق بشر» و «اعمال برابر عدالت برای همه» میشود.
وی با اشاره تلویحی به اعتراضهای اخیر علیه اقدامات کابینه افراطی نتانیاهو گفت: «پویایی جامعه مدنی اسراییل اخیرا کاملا جلوهگر بود.» مقامهای امریکایی از زمان روی کار آمدن کابینه جدید نتانیاهو تاکید کردهاند که برای آنها تفاوتی نمیکند چه کسی در کابینه او حضور داشته باشد و فقط نتانیاهو را به عنوان طرف خود در اسراییل میشناسند.
هاآرتص: این جنگ ادامه داردهمزمانی این سفر، با انجام چند عملیات ضدایرانی در منطقه، رسانهها را به گمانهزنی در خصوص احتمال مشارکت یا آگاهی ایالات متحده امریکا از اقدامات نظامی و خرابکارانه اسراییل علیه ایران واداشته است. آموس هارل، تحلیلگر اسراییلی در روزنامه هاآرتص با اشاره به اینکه منابع امریکایی در اطلاعاتی که به روزنامه درز دادهاند تصریح کردهاند که امریکا در این عملیات نقشی نداشته است، مینویسد: «باور کردنش سخت است که دولت جدید اسراییل با بیخبر گذاشتن امریکا وعدم هماهنگی قبلی، حاضر به پذیرش خطر آبروریزی برای مهمانانش شدهباشد.»
وی با اشاره به اختلاف نظر واشنگتن و تلآویو برای اقدام نظامی علیه ایران مینویسد: «تمایل امریکا به برگزاری رزمایشهای مشترک و خودداریاش از محکوم کردن حملات اسراییل نشاندهنده رویکرد دولت بایدن است: نزدیکتر نگه داشتن اسراییل با این امید که امریکا را وارد یک ماجراجویی غیرضروری نکند و همزمان نمایش شکیبایی در برابر ابتکارهای اسراییل در مقابل رفتار ایران.»
این تحلیلگر اسراییلی معتقد است: «در هر صورت، روشن است که ایران به وقایع اخیر واکنش نشان خواهد داد. این جنگ ادامه پیدا میکند، در جبهههای مختلف و با ابزارهای متنوع، اما فعلا با شدت پایین.» تحلیلگران و مقامهای پیشین ایالات متحده امریکا معتقدند که بهرغم سیاستهای راست افراطی در کابینه جدید نتانیاهو، امریکا تمایلی به کاهش سطح ارتباطهایش با نتانیاهو ندارد. آرون دیوید میلر، مقام پیشین وزارت خارجه امریکا که سابقه مشارکت در گفتگوهای صلح خاورمیانه دارد به پولیتیکو میگوید: «دولت امریکا حاضر است هر کاری بکند تا از مواجهه با نتانیاهو اجتناب کند.»
این تحلیلگر امریکایی معتقد است: «تعامل کردن سیاست خوبی است، البته نباید این واقعیت را فراموش کرد که رییسجمهور [جو بایدن]قصد دارد نامزدیاش را برای انتخابات بعدی ریاستجمهوری اعلام کند و از لحاظ سیاست داخلی امریکا هم منافعی دارد.»
یک مقام ارشد وزارت خارجه امریکا به شرط پنهان ماندن نامش میگوید: «اسراییل یک متحد مهم است. در آنجا یک دولت روی کار آمده است که با دولتهای پیشین بسیار متفاوت است، اما امر معمولی است که وزیر خارجه در نخستین روزهای کار دولت به آنجا سفر کند.»
حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر اندیشکده امور بینالمللی و امنیتی آلمان، در گفتوگوی رادیو آزاد اروپا/رادیو آزادی میگوید: «اقدامهای اسراییل برای هدف قرار دادن تاسیسات نظامی ایران در داخل خاک ایران، یک عنصر جدید از اقدامات اسراییل علیه تهران است.
این حملات به وضوح برای ممانعت از تولید موشکها و پهپادهای پیشرفته توسط تهران انجام میشوند. از آنجا که ایران فشار شدیدی را چه از داخل به دلیل اعتراضها و چه از خارج احساس میکند، ممکن است تهران به این نتیجه برسد که تلافی نکردن، بیشتر از تلافی کردن به موجودیتش آسیب برساند. البته هنوز به آنجا [اقدام تلافیجویانه شدید تهران]نرسیدهایم، اما این مخاطره وجود دارد و جدیتر میشود.»
دیدار بلینکن با محمود عباسآنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا روز سهشنبه به رامالله در کرانه باختری رود اردن رفت و در گفتگو با محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطینی اعلام کرد که دولت امریکا ۵۰ میلیون دلار به اونروا، نهاد سازمان ملل متحد برای کمک به آوارگان فلسطینی اهدا میکند. دولت پیشین امریکا به ریاست دونالد ترامپ، همه کمکهای پیشین امریکا به اونروا را متوقف کرده بود. بلینکن همچنین وعده داد که امریکا برای بازگشایی کنسولگری امریکا برای فلسطینیان در قدس اشغالی تلاش خواهد کرد.
بلینکن در دیدار با عباس گفت: «برداشتن گامهایی برای کاهش تنش میان فلسطینیان و اسراییلیها ضروری است.» وی تصریح کرد: «ما با هر حرکتی که بتواند راهکار دو دولتی را دشوار کند، از جمله گسترش شهرکسازی، مخالفیم.» وزیر خارجه امریکا افزود: «ما با سیاست، بیرون راندن و آسیب رساندن به موقعیت تاریخی اماکن مقدس مخالفیم.»
بهرغم تاکید بلینکن بر تعهد امریکا به راهکار دو دولتی، او هیچ ابتکار جدیدی برای از سرگیری مذاکرات متوقفشده صلح ارایه نداده است. پایگاه خبری الجزیره مینویسد: «از زمانی که جو بایدن در امریکا به ریاستجمهوری رسیده است، سیاست دولت او این است که همهچیز را پنهان کند و فقط از دو طرف خویشتنداری بخواهد، اما وارد هیچ مذاکرهای نشود و عملا به صورت فعال برای آغاز مذاکرات تلاش نکند.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: اسرائیل ایالات متحده امریکا وزیر خارجه امریکا جدید اسراییل کابینه جدید علیه ایران تحلیل گر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۹۲۱۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران دارای سلاح هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام